جدول جو
جدول جو

معنی خیس خوردگی - جستجوی لغت در جدول جو

خیس خوردگی
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
عمل خیس خوردن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پیچ خوردگی
تصویر پیچ خوردگی
حالت و چگونگی پیچ خورده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از چین خوردگی
تصویر چین خوردگی
چروک داشتن و ناهموار بودن سطح چیزی، در علم زمین شناسی ناهمواری هایی که در اثر فشار و تغییرات طبیعی در سطح زمین به وجود آمده است
فرهنگ فارسی عمید
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
حالت و چگونگی چین خورده
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
حالت و چگونگی پیچ خورده. رجوع به پیچ خورده شود
لغت نامه دهخدا
(کَ دَ / دِ)
عمل خیس کردن. (یادداشت مؤلف). حالت و چگونگی خیس کرده. ترنهادگی
لغت نامه دهخدا
(خوَرْ / خُرْ دَ / دِ)
آب بخود کشیده بر اثر قرار گرفتن در آن مایع
لغت نامه دهخدا
(وَ شُ دَ)
مایع بخود کشیدن. مخلوط شدن با مایع بر اثر آنکه در آن مایع گذارده شود
لغت نامه دهخدا
عمل چین خوردن، تحول و تغییر شکلی که در شکل طبقات زمین بر اثر فشار های جانبی و جنبشهای کوهزایی حاصل میشود و نتیجه اش تشکیل پستیها و بلندیها و وا ریختگی و عدم نظم طبقات قبلی است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیچ خوردگی
تصویر پیچ خوردگی
حالت و کیفیت پیچ خورده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیر خوردگی
تصویر سیر خوردگی
حالت و کیفیت سیر خورده
فرهنگ لغت هوشیار